ستاره صبح
از مغزت استفاده کن:D

<-PollName->

<-PollItems->






در اين وبلاگ
در كل اينترنت

 

مراحل زندگی پسرها به 10 دوره تقسیم میشه، که شامل مراحل زیره :
 

شش سال اول زندگی:

- گریه نکن
- شیطونی نکن
- دست تو دماغت نکن
- تو شلوارت پی پی نکن
- مامانت رو اذیت نکن
- روی دیوار نقاشی نکن
- انگشتت رو تو پریز برق نکن
- شب ها تو جات جیش نکن
- با اون پسر بی تربیته بازی نکن
- اسباب بازی ها رو تو دهنت نکن


دوره دبستان:

- موقع رفتن به مدرسه دیر نکن
- پات رو تو جامیزی نکن
- ورق های دفترت رو پاره نکن
- مدادت رو تو دهنت نکن
- تخته پاک کن رو خیس نکن
- حیاط مدرسه رو کثیف نکن
- گچ رو پرت نکن
- تو راهرو سروصدا نکن


دوره راهنمایی:

- ترقه بازی نکن
- تو کوچه فوتبال بازی نکن
- با مامانت کل کل نکن
- اتاقت رو شلوغ نکن


دوره دبیرستان:

- با کامپیوتر بازی نکن
- تقلب نکن
- با دوستات موتورسواری نکن
- عصرها دیر نکن
- با دختر همسایه صحبت نکن
- با بابات دعوا نکن
- مردم آزاری نکن
- نصف شب سر و صدا نکن
- وقتت رو با مجله تلف نکن


دوره دانشگاه:

- سر کلاس درس غیبت نکن
- با دختر همسایه دل و قلوه رد و بدل نکن
- خیابون ها رو متر نکن
- تو سیاست دخالت نکن
- شب برای شام دیر نکن
- با مامور پلیس کل کل نکن
- چراغ قرمز رو عشقی رد نکن
- موبایلت رو Reject نکن
- حذف پزشکی نکن
- آستین کوتاه تنت نکن
- همه رو دودره نکن


دوره سربازی:

- موهات رو بلند نکن
- روت رو زیاد نکن
- از اوامرسرپیچی نکن
- فرار نکن
- با اسلحه شوخی نکن
- غیبت نکن
- به آینده فکر نکن
- درگیری ایجاد نکن
- به فرمانده بی احترامی نکن


دوره شوهر بودن:

- با زنت شوخی نکن
- زنت رو با دختر شمسی خانوم مقایسه نکن
- با دوستانت الواتی نکن
- تو فیس بوک خودت رو مجرد معرفی نکن
- موبایلت رو قایم نکن
- از عکس های قبل از ازدواجت نگهداری نکن
- پولت رو خرج دوستات نکن
- رفتار دوران مجردی رو تکرار نکن
- بدون اجازه زنت هیچ کاری نکن


دوره پدر بودن:

- بچه رو تنبیه نکن
- به بچه بی توجهی نکن
- به بچه توهین نکن
- بچه رو از بازی منع نکن
- بچه ت رو کتک نزن
- بچه دختر شمسی خانومو تشویق نکن
- بچه رو محدود نکن
- به مادر بچه بی توجهی نکن
- بچه رو به هیچ چیز مجبور نکن


دوره پیری:

- برای بچه ها مزاحمت ایجاد نکن
- نوه هات رو لوس نکن
- با پیرزن های دیگه حرف نزن
- هوس جوونی نکن
- از رفتن به خانه سالمندان احساس نارضایتی نکن
- لباس شاد تنت نکن
- به بیوه شدن دختر شمسی خانوم توجه نکن
- تو وصیتنامه، هیچکس رو فراموش نکن
- به هر کی رسیدی، نصیحت نکن


دوره پس از مرگ!

- حالا دیگه دوره نکن تموم شد!

حالا هر کاری دلت می خواد بکن. فقط لطفا با روح دختر شمسی خانوم کاری نداشته باش! 


4jok.com


ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 13 آذر 1391برچسب:طنز,باحال, توسط میلاد مهدی نیا

 

- اگر اسکلت از بالاي ديوار به پائين بپرد چه مي شود ؟

 

 

2- ژاپني ها به گوساله چه مي گويند ؟

 

 

3- فرق بين عينک و تفنگ چيست ؟

 

 

4- دندان کرسي چه فايده اي دارد ؟

 

 

5- چرا آب هنگام جوشيدن قل قل مي کند ؟

 

 

6- اگر قلب کسي ايستاد چه مي کنيم ؟

 

 

7- اگر يک زنبور داخل دهان گربه رود ، گربه چه مي گويد ؟

 

 

 

8- چرا دوچرخه خودش نمي تواند بايستد ؟

 

 

9- چطور ميشود چهار نفر زير يک چتر بايستند و خيس نشوند ؟

 

 

10- چطور مي توان يک پرنده را به راحتي کشت ؟

 

 

11- چرا بعضي ها نمي توانند يخ درست کنند ؟

جواب در ادامه ی مطلب 

 


ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ جمعه 10 آذر 1391برچسب:معما,طنز, توسط میلاد مهدی نیا

 این مقاله فقط جنبه طنز و سرگرمی دارد و قصد توهین به شخص خاصی ندارد.


1. همیشه سر خود را با تیغ بتراشید. طبق قانون بقای ماده، اگر مویی درنیاید، چیزی هم برای ریختن نخواهد بود. با این تمهید دیگر کچل نمی‌شوید؛ فقط تمام عمر بی‌مو خواهید بود.

2. یکی از دلایل ریزش مو، تغذیه نامناسب است. با توجه به ارزانی بی‌دلیل ارزاق، حتما در وعده‌های اصلی یا میان‌وعده‌های خود، از موادغذایی مقوی مانند مغز ران، چنجه، شاه میگو، لابستر، شنیسل پری دریایی و... استفاده کنید. اگر مانع ریزش موی سرتان نشوند، باعث خیلی چیزهای دیگر خواهند شد.

3. اگر موهای حساسی دارید، برایشان موسیقی ملایم پخش کنید. تحقیقات نشان داده موهایی که روزی دو تا سه ساعت در معرض موسیقی قرار می‌گیرند، حساسیتشان برطرف می‌شود؛ یعنی کلا بی‌حس می‌شوند. برای اینکه موهایتان جان سگ پیدا کنند و دیگر با انبر هم نشود آنها را کند، برایشان روزی دو ساعت این آهنگ را پخش کنید: همه چی آرومه/ من چه‌قدر خوشحالم!

4. بدون کلاه‌خود برنامه‌های شاد و مفرح تلویزیون را تماشا نکنید. تحقیقات یک کارشناس چینی که دیپلم ردی دارد نشان داده هفتاد درصد کسانی که تلویزیون می‌بینند، ناخودآگاه نیمی از موی سرشان را می‌کنند.

5. سر جای پارک، گیس و گیس‌کشی نکنید. همیشه مطمئن باشید بعد از یک ساعت جای پارک پیدا می‌شود؛ ولی موهایتان را که لای انگشت همشهری محترم باقی‌ مانده با هیچ چسبی نمی‌توانید دوباره سرجایش بچسبانید.

6. اگر پیک‌موتوری هستید، از گذاشتن کلاه ایمنی خودداری کنید. آدم مخش روی آسفالت بپاشد، بهتر است تا کچل بشود. بررسی‌های یک دانشمند کچل روس نشان داده امکان کچل‌شدن کله‌ای که روی جدول پاشیده حوالی صفر است.

7. سرخ‌پوست کچل تاکنون گزارش نشده است. هر چه سریع‌تر رنگ پوستتان را عوض کنید. البته مطالعات یک انستیتوی کچل درمانی در گوانگجو ثابت کرده با سیلی صورت را سرخ نگه داشتن باعث مودارشدن نمی‌شود.

8. خواننده شوید. تا امروز به جز یک مثال نقض، خواننده کچلی دیده نشده؛ اما شنونده کچل تا دلتان بخواهد دیده شده است.

9. سرمربی شوید. فوتبال معجزاتی دارد که آدم انگشت به دهان می‌ماند. مشاهده شده طرف در دوران بازیکن‌بودن مو نداشته؛ ولی تا شده سرمربی، یک‌دفعه گیس گلابتون شده است.

10. از مالیدن قیر داغ روی پوست سرتان با بیل غیربهداشتی جدا خودداری کنید. چی؟ کدام آدم عاقلی با بیل غیربهداشتی این کار را می‌کند؟ یعنی می‌فرمایید آدم‌های نادان اگر کچل بشوند، اشکالی ندارد؟ آیا می‌دانید آدم نادان کچلی که بیل غیربهداشتی هم دستش باشد، چه‌قدر می‌تواند امنیت جامعه را به خطر بیندازد؟ این را وقتی می‌فهمید که در آرامش مشغول برنزه‌کردن باشید، یک‌دفعه چشم باز کنید و ببینید یک آدم نادان کچل بیل به دست بالای سرتان ایستاده! پس توصیه‌های ایمنی را جدی بگیرید. 
منبع:pat-o-mat.com


ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 9 آذر 1391برچسب:طنز,کچل, توسط میلاد مهدی نیا

                                   

     دکتر اول : امروز یکی از بیمارهام می گفت که ، پدر پدر پدر پدربزرگ خودش رو دیده!!
    دکتر دوم : از دو حال خارج نیست ، یا دروغ میگه ، یا سایکوز حاد داره!
    دکتر اول : نه ، فقط لکنت زبون داره !!!

ـــــــــــــــــــــــــ جوکهای خنده دار پزشکی ـــــــــــــــــــــــــ

    بیمار: دکتر جون دستم به دامنت ، دیگه تحمل این درد رو ندارم ، بکش منو ، راحت بشم.
    دکتر : آقا جان من خودم کارمو بلدم ، شما لازم نیست یادآوری کنی !؟

ـــــــــــــــــــــــــ جوکهای خنده دار پزشکی ـــــــــــــــــــــــــ

    بیمار: واقعا عجيبه آقای دکتر! از وقتی شروع کردم به صحبت با شما و دردها و مشکلاتمو براتون گفتم، سردردم کلا از بين رفته.
    دکتر: از بين نرفته خانم ، به من منتقل شده .

ـــــــــــــــــــــــــ جوکهای خنده دار پزشکی ـــــــــــــــــــــــــ

    دکتر بعد از معاینه و دیدن آزمایشات بیمار میگه: پدر جان ، شما بیماری قلبی دارین . داروهایی رو که براتون نوشتم مصرف کنید . سعی کنید استراحت داشته باشید . به خصوص از پله بالا و پایین نرید . سه ماه دیگه هم بیاید من ببینمتون .
    سه ماه بعد که بیمار میره پیش دکتر .دکتر دوباره آزمایشش میکنه و میگه: تبریک میگم ، وضع قلبتون خیلی بهتره .
    طرف میگه: یعنی حالا میتونم از پله بالا و پایین برم.
    دکتره میگه: البته .
    طرف می پره هوا و میگه: خدا خیرتون بده آقای دکتر، پدرم در اومد از بسکه توی این سه ماه از ناودون رفتم بالا و از پنجره پریدم پایین!!

ـــــــــــــــــــــــــ جوکهای خنده دار پزشکی ـــــــــــــــــــــــــ

    طرف رفت داروخانه گفت: آقا یک شیشه داروی تقویت مو بدید.
    داروخانه چی پرسید بزرگ یا کوچیک؟
    طرف جواب داد : نه کوچیکشو بدید، من اصلا از موی بلند خوشم نمیآد

ـــــــــــــــــــــــــ جوکهای خنده دار پزشکی ـــــــــــــــــــــــــ

دکتر:« متأسفانه چشم شما دوربین شده.» حیف نون : «آخ جان! پس می توانم یك حلقه فیلم بیندازم توش و چند تا عكس بگیرم.»

ـــــــــــــــــــــــــ جوکهای خنده دار پزشکی ـــــــــــــــــــــــــ

مردی به مطب پزشك رفت و گفت: «آقای دكتر! چند وقتی است كه بیماری فراموشی گرفته ام. چه كار كنم؟» پزشك:« اول بهتر است تا فراموش نكرده ای، ویزیت مرا بدهی.»

ـــــــــــــــــــــــــ جوکهای خنده دار پزشکی ـــــــــــــــــــــــــ

طرف پاش درد میگیره قرص مسكن می ذاره تو جورابش

ـــــــــــــــــــــــــ جوکهای خنده دار پزشکی ـــــــــــــــــــــــــ

از حیف نون می پرسند «چرا قرص های چرک خشکنت را سر وقت نمی خوری؟» پاسخ می دهد: «می خواهم میكروب ها را غافلگیر كنم.»

ـــــــــــــــــــــــــ جوکهای خنده دار پزشکی ـــــــــــــــــــــــــ

ترکه:« آقای دكتر! انگشتم هنوز به شدت درد می كند!» دكتر: «مگر نسخه دیروز را نپیچیدی؟» ترکه: «چرا، پیچیدم دور انگشتم، ولی اثر نداشت!»

 


ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 8 آذر 1391برچسب:باحال,طنز,, توسط میلاد مهدی نیا

                     


ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 8 آذر 1391برچسب:باحال,طنز,, توسط میلاد مهدی نیا

 يکي از بچه ها لپ تاپش رو آورد پيش من ، وصلش کردم به مودمم که فايل دانلود کنم\
ميگه دانلود نکن حجمم کم ميشه ! :|
يعني تا اين حد :)                                                                                                                                                                                               


.بچه بودم مامانم روز اول منو برد مهد کودک؛مربیا جلو اونا بازی گرگم و گله میبرم رو اجرا کردن ؛من شدم سردسته گله؛مربی هم شد گرگ؛
مربی:گرگم و گله می برم...
من با صدای بلند و رسا:تو غلط میکنی گله منو ببری :@
مربی :/


يه بار رفته بودم عروسي...
اومدم زبون بريزم و تعارف كنم و از اين حرفا..كه خواهر داماد و ديدم داشتم باهاش سلام عليك ميكردم كه گفتم:
سلام خوب هستين.خوش اومدين!!!!!!!!!!!


 

 

 

یه بار با یه بنده خدایی دعوام شد در حد بزن بزن!!!بعد یهو دیدم وسط دعوا نشست شروع کرد خندیدن گفتم واسه چی میخندی؟؟گفت چرا وقتی مشت میزنی مثل این فیلم هندیا صداشم در میاری؟؟؟ :)))

با همکارم نشسته بودم خانومه اومده میگه : ببخشید من با این مدرکم که از اینجا میگیرم می تونم آژانس هواپیمایی بزنم
منم با خوشحالی گفتم : اون دیگه به ما مربوط نیست ما فقط مدرک میدیم باید برید « اداره هوا فضا » ...
همکارم :))))))
خانومه :o
من :|
ناسا:|
اداره تخیلی هوافضا:|


امروز تو فروشگاه اسباب بازی خانمه فوردو برداشته بود داد به بچش گفت بیا این بی ام و رو بگیر!
من:||
کارل بنز:||
هیتلر:©©


يه شب خونه دوستم بودم يهو بش گفتم از مردايي كه فقط سيبيل ميذارن چندشم ميشه يه ربع بعد بابابش اومد ديدم تك سيبيل داره!


با داداشم رفته بودیم نمایشگاه کتاب بعد وایساده بود جلوی یه قرفه داشت به یه کتاب نگاه میکرد منم به کتاب برداشتم نگاه کردم تو این فاصله متوجه نشدم که اون رفته اون ور تر یه دختره اومده جاش گفتم خوب داداش بریم جواب نداد منم دستشو گرفتم که بکشم دیدم دستش چه نرم شده نگاه کردم دیدیم دختره حالا ما میخوایم دس دختره رو ول کنیم اون ول نمیکنه!!!داداشم اومده میگه بی جنبه اینجا جای این کارا نیست.....


تازگی ها هم یه تبلیغ دیدم که اصلا نمیتونم هضمش کنم.
باباهه میاد تو خونه میگه دخترم امسال دوست داری مسافرت کجا بریم؟
دختره میگه بابایی من از مسافرت میترسم.
باباهه میگه واسه چی عزیزم؟
دختر : آخه خیلی ها تو مسافرت کشته میشن
... بابا :غصه نخور دخترم بابا فکر اونجاشم کرده
بعد پرده رو کنار میزنه یه پراید پارکه.
دختره :هورااااااااااا ااا
بعدشم میگه سایپا مطمئن :|


 

دوستم شیش واحد تابستون درس گرفت.کلاساشو رفت.موقع امتحان گفت حوصله ندارم بیام،شیس واحد حذف کرد.
من:’(
رییس دانشگاه =-O
دوستم;-)
انجمن حمایت از حیوانات وحشی:-*
والاه...


یه دبیر داشتیم تا میومد سر کلاس میشس تا اخرم پا نمیشد هر چی بچه ها اسرار میکردن پاشه رو تخته بنویسه،نمیپاشید.
صندلی بیرون میزاشتیم میرف می اورد...
یه روز اولای جلسه گوشیش زنگید رف بیرون جواب بده من فوری رفتم صندلی رو از پنجره انداختم بیرون.
فکرشو بکنید از طبقه سوم بیفته چی میشه و چه صدایی میده... وقتی اومد:O
تا اخر به همین حالت کنار تختهئ وایستاد


بچه ک بودم افسانه زورو رو نگاه میکردم و جوگیر میشدم
میرفتم از نونوایی و
مغازه ها دزدی میکردم میدادم ب فقرای شهر
حالا ک بزرگتر شدم
کارم شده سرقت بانک و خودرو های حمل پول و دادن اون ب افراد فقیر و بیچاره
واقعا مایع افتخار این مرزو بوم شدم
والااأاااأاااأ


بچه ک بودم کارتون فوتبالیستارو ک میدیدم جو گیر میشدم
توپو برمیداشتم
و شروع میکردم شوت زدن
موقعی ک میخورد ب شیشه ها و خورد میشدن
پیش خودم کلی ذوق میکردم ک مثل کاکرو چ شوتهای قوی میزنم:-‏)‏


دوران اول دبیرستان
اوج رذالت ما بود
هر روز کلاسو تعطیل
میگردیم و رو تخته سیاه کلی فحش مینوشتیم تا کسی سر کلاس نمونه
میخام بگم با چ مشقت و سختی هایی درس خوندیم
والا؛؛؛


قدیما وقتی میرفتیم دم در همسایه و دخترش درو باز میکرد انقد خجالت میکشیدیم ک یادمون میرفت چیکار داشتیم
حالا دختر همسایه میاد دم در
داداش 5 سالم بهم میگه برو ردش کن بره
یه بار تو روش خندیدم کنه شده ول کن نیست
تفاوت نسل ها چقد زیاد شده!!!!:-‏|‏


 

 

 


ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 15 شهريور 1391برچسب:باحال,طنز,, توسط میلاد مهدی نیا

 شعر "دماوندیه" رو که حتما خوندید؟؟؟

 

داشتم با خودم میگفتم که اگر ملک الشعرای بهار زنده بود و میخواست مثل ما کنکور بده ، شاید تحت تاثیر این اتفاقات قرار میگرفت و به جای "دماوندیه" ، "کنکوریه" میسرود..
گفتم حالا که استاد بهار اینجا نیست...من که هستم..
بر این شدم تا شعری بسرایم و نام آن را "کنکوریه" بنهم.!

 

 

 

البته بنده در همینجا اعلام میکنم که هیچ قصد خاصی از سراییدن این اثر نداشته و ندارم و فقط از باب مزاح و درد دلی با اهل کنکور این اثر فخیم را سراییدم... و از آنجایی که این اثر از لحاظ ادبی فوق سنگین است و فقط شعرای سنگین وزن( و شاید هم وزنه برداران و کشتی گیران 120+ کیلوگرم  به دلیل سنگین وزن بودنشان) میتوانند آن را به خوبی درک کنند، خود شاعر توضیحاتی در باب طرز صحیح خواندن و درک بهتر این اثر و همچنین آرایه های ادبی به کار رفته و واژگان نه چندان عجیب و غریب، در پایین هر بیت ارائه نموده است. که توصیه میشود کم لطفی ننموده و همه آنها را بخوانید.

 

 

 

 

 

 

 

 

البته شاعر متذکر میشود که به دلیل سنگین بودن شعر، شما نیز با دنده سنگین و آهسته شعر را بخوانید تا وزن شعر جور دربیاد

 

 

 

 

 

 

همچنین میتوانید نظرات،انتقادات و پیشنهاد های خود را از طریق پل ارتباطیمان ( با کلیک بر روی لینک "نظردهید" در پایین همین پل ارتباطی به روی شما گشوده میشود.) یا از طریق سامانه پیام کوتاه ********** برای ما ارسال کنید.(به دلیل مسائل فوق امنیتی از دادن شماره معذوریم.)

 

 

 

 

 

 


"کنکوریه"

ای رفیق راه من تا کنکور
بشنو زمن تو یه کمی پند
توضیح:میگه ...( شعر از این واضح تر!!! توضیح میخواید چیکار.)


من آتش دل نهفته دارم
سوزم به جان، به جانت سوگند
توضیح:به توضیح بیت قبل مراجعه کنید.


خامش ننشینم و بگویم
این شعر که ناقص است هرچند
توضیح:ندارد.


الحال بشین و بین چه گویم
این سد نهان که گشته ارجمند
توضیح: "الحال" معادل "الآن" است. وجود "سد نهان" و "ارجمند" نشان دهنده طنز بیت است و این دو کلمه در معنای معکوس خود به کار رفته اند.


تو مشت بزرگ طراحی 
هرگاه به فک ما همی چند
توضیح:میگه این کنکور مثل مشتی میمونه از طرف طراح که گاه گاهی به فک ما میخوره.دراینجا مرجع "تو" کنکور است.این نکته را بخاطر بسپارید.احتمال داره سال بعد توی کنکور بیاد.


نی نی، ز فک ما تو برگرد
بنواز به دلبند ضربتی چند
توضیح:این بیت دارای طنز است و منظور از "دلبند" همان طراح کنکور ماست.در خواندن "بنواز" روی "ن" ساکن بذارید بعد بخونید.


تا وارهیم از دم تسورات
وین کنکور سخت دیو مانند
توضیح: " تسورات" جمع مکسر "تست" است که با توجه به قوه تخیل شاعر ابداع شده است(لطفا به قوه تخیل شاعر توهین نکنید و همچنین این کلمه را با "تسو" شخصیت چشم بادامی سریال "جومونگ" اشتباه نگیرید.)


چون گشت سرم ز تست افزون
خوانم همی یکی دماوند
توضیح:"نهاوند" یکی از نغمه های صوت و لحن قرائت قرآن است.


با گزینه2 بسته پیمان
با قلمچی کرده است پیوند
توضیح: شاعر هیچ منظور(تبلیغاتی یا غیر تبلیغاتی) از به کار بردن نام این موسسات ندارد و هرگونه فعالیت پشت پرده و دریافت مبلغ نقدی یا قسطی را از این موسسات به شدت تکذیب میکند.


تا ننشینی تو به پشتش
در نیابی که چه گفتند
توضیح: شاعر میگه تا کسی پشت کنکوری نشه(پشت کنکور نشینه)، نمیفهمه آنها(پشت کنکوری های قبلی)چی میگفتن.در اینجا به دلیل واژگان " نشستن" و "پشت" آرایه "استعاره مکنیه(مخفی)" به کار رفته و شاعر کنکور را به اسبی سرکش تشبیه میکنه که تا کسی پشتش نشینه نمیفهمه شاعر چی میگفته.


دست برندارد از سر ما
تا نگــُستد بندِ ما ز بند بند
توضیح: زحمت بکشید روی آخر دو تا "بند" آخر مصرع ساکن بذارید و بعد بخونید. شاعر میگه این کنکور تا بند بند وجود ما رو از هم گسسته نکنه ، از سر ما دست بر نمیداره.همچنین ایهام به درس "راضیات گسسته" هم داره.(شاعر گمان میکنه "نگستد" هم واژه ای تخیلی بوده.)


اکنون که من این درد کشیدم
محکم بکنم به کفش خود بند
توضیح: "محکم کردن بند کفش" کنایه از "آماده شدن برای کنکور است"!
**  **  **  **  **

تا من کل این کنکور نخوابم
گیرم بسی همچین برآیند
توضیح: واژه "کل" مشتق شده از واژه "کل کل کردن".این واژه برای همه شما عزیزان آشناست.همچنین "برآیند" مجاز از درس خواندن بسیار است.("برآیند گیری" یک مبحث کاربردی در درس فیزیک است.)
**  **  ** **  **

هستند بسیار ز داوطلب ها
که با نگاه،از همدیگه پرسند
توضیح: میگه بسیاری از داوطلب ها هستن که با نگاه از هم میپرسند... (این بیت با بیت بعدی موقوف المعانی است)
**  **  ** **

این چیست در این سوال نکته
این چیست در این سوال پرفند
توضیح: "پرفند" به معنای "حیله و مکر" است.
**  **  ** ** **

تا درد سوال فرو نشیند
یک نکته تستی، بر آن ضماد کردند
توضیح:میگه برای اینکه درد و رنج پاسخ دادن به این سوال فرو کش کنه ، یک راه حل تستی برای آن کشف کردند که بسی چاره ساز است.
**  **  **  **

چون درد سوال فرو بنشست
یک نکته دگر سوار کردند
توضیح: "چون" به معنای "وقتی که". میگه تا درد ناشی از یک سوال که به داوطلب وارد میشه فروکش نکرده ، با سوالی مواجه میشه که حاوی یک نکته مرموزه دیگری است.
**  **  **  **

بگو تا کی تو میخواهی بخوانی
این سخن،شیرین چو کله قند
توضیح: "کله قند" توده ای شبیه به کوه و قله کوه که از ساکاروز(قند) به فرمول شیمیایی...تشکیل شده است.همچنین وجود این کلمه تضمنی است به درس شیمی.شاید تخلص شاعر هم باشد.!
**  **  **  **

«یا رب،کرمی،لطفی،نگاهی»
چه نذر و نیازها که کردند
توضیح: «یا رب،کرمی،لطفی،نگاهی» به این دلیل در داخل گیومه آورده شده که جمله معترضه می باشد و از قول پشت کنکوری های عزیز و همچنین دیگر دانش آموزان و دانشجویان و دانش پژوهان محترم در ایام شب امتحان یا صبح روزهای کارنامه گیری است....شاعر به نظرش میاد این بیت یه جورایی با بیت بعدی موقوف المعانی است،شاید هم نباشد،به ذوق ادبی خواننده بستگی دارد.
**  **  **  **

تا قبول شوند به ناکجاباد
کو مدرک خواهند ، علم نخواهند
توضیح: "کو" مخفف "که او" است(و اگه میخواهید گیر بدید که "او" مفرد است و"خواهند" جمع، باید بگم این نیز به اقتضای وزن شعر به اینگونه نوشته شده.) میگه اونایی که دنبال مدرک میگردن،میخوان به هر ناکجا آبادی قبول بشن که فقط اسم دانشگاه رو یدک کنه،حالا هر درّه تپه ای میخواد باشه.("درّه تپه" واژه ای است عامیانه و در معادل آن "ناکجا آباد" و "جهنم درّه" هم به کار میرود.)


إن شاء، شویم قبول به تهران
آنگه رویم پیکنیک به دربند
توضیح: "إن شاء" مخفف "إن شاءالله" است.شاعر میگه اإن شاءالله برای دانشگاه، قبول بشیم تهران و اون وقت برای پیکنیک میرم "دربند"("دربند" مکانی است بسیار با صفا،هرچند فرصت نشده بروم، گذاشتم وقتی قبول میشیم تهران با هم بریم، اینطوری صفایش هم  بیشتر است.)

 

 

 


ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:شعر,طنز,سرگرمی, توسط میلاد مهدی نیا

 ین مطلب صرفا جهت سرگرم شدن شما عزیزان بوده و اصلا قصد توهینی وجود ندارد.

 

معادله ۱

انسان = خواب + خوراک + کار+ تفریح

الاغ = خواب + خوراک

پس

انسان = الاغ + کار + تفریح

وبنابرین

تفریح – انسان = الاغ + کار

بعبارت دیگر

انسانی که تفریح ندارد = الاغی که فقط کار می کند

*****

معادله ۲

مرد = خواب + خوراک + درآمد

الاغ = خواب + خوراک

پس

مرد = الاغ + درآمد

و بنابرین

درآمد – مرد = الاغ

بعبارت دیگر

مردی که درآمد ندارد = الاغ

*****

معادله ۳

زن = خواب + خوراک + خرج پول

الاغ = خواب + خوراک

پس

زن = الاغ + خرج پول

وبنابرین

خرج پول – زن= الاغ

بعبارت دیگر

زنی که پول خرج نمی کند = الاغ

*****

نتیجه گیری:

از معادلات ۲و۳ داریم:

مردی که درآمد ندارد = زنی که پول خرج نمیکند

پس:

فرض منطقی ۱: مردها درآمد دارند تا نگذارند زنها تبدیل به الاغ شوند..

و

فرض منطقی ۲: زنها پول خرج می کنند تا نگذارند مردها تبدیل به الاغ شوند.

بنابرین داریم …

مرد + زن = الاغ + درآمد + الاغ + خرج پول

> و ازفرضهای۱و۲ نتیجه منطقی میگیریم که:

مرد + زن = ۲ الاغی که با هم بخوشی زندگی میکنند.

 


ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 9 خرداد 1391برچسب:مطلب,سرگرمی,طنز,جالب, توسط میلاد مهدی نیا
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی :